داستان مرد و پسر بچه !
(¯`·.¸¸.·'تنهایی'·.¸¸.·´¯)
بی تو بودن یعنی تنهابودن

 

 
روزی مردی جان خود را به خطر انداخت تا جان پسر بچه ای را که در دریا در حال غرق شدن بود نجات دهد. اوضاع آنقدر خطرناک بود که همه فکر می کردند هر دوی آنها غرق می شوند. و اگر غرق نشوند حتما در بین صخره ها تکه تکه خواهند شد. ولی آن مرد با تلاش فراوان پسر بچه را نجات داد.آن مرد خسته و زخمی پسرک را...

به نزدیک ترین صخره رساند. و خود هم از آن بالا رفت. بعد از مدتی که هر دو آرامتر شدند. پسر بچه رو به مرد کرد و گفت: «از اینکه به خاطر نجات من جان خودت را به خطر انداختی متشکرم» مرد در جواب گفت: «احتیاجی به تشکر نیست. فقط سعی کن طوری زندگی کنی که زندگیت ارزش نجات دادن را داشته باشد!»
 


TEXT

نظرات شما عزیزان:

HELIA-SAEED
ساعت11:34---9 تير 1391
سلام وبلاگ عالی داری.به وبلاگ منم سر بزن و نظر بده.خوشحال میشم لینکم کنی

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: یک شنبه 9 / 4 / 1398برچسب:داستان مرد و پسر بچه !,
ارسال توسط مسعود

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 194
بازدید دیروز : 171
بازدید هفته : 623
بازدید ماه : 1355
بازدید کل : 299072
تعداد مطالب : 220
تعداد نظرات : 36
تعداد آنلاین : 1



آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 194
بازدید دیروز : 171
بازدید هفته : 623
بازدید ماه : 1355
بازدید کل : 299072
تعداد مطالب : 220
تعداد نظرات : 36
تعداد آنلاین : 1

دریافت همین آهنگ

تعبیر خواب


فال حافظ



..

.

.

.

از ما حمایت کنید کد لوگوی مارو در وبلاگتون قرار بدید